قول داده ام فراموشش کنم...
قول داده ام بهانه اش را نگیرم.....
قول داده ام یادم برود هر آنچه بود،اما...
زیر قولم زده ام...هنوز یادم هست...
هنوز شبها با گریه میخوابم...
هنوز چشمانم منتظر خبری از اوست.. بدقول نیستم...
دست خودم نیست..دلم منطق نمیفهمد
نظرات شما عزیزان:
سلام و علیکم ورحمة الله
خوبی این شعرروبرات نوشتم که به حاج خانوم بفرستی خوش حال بشه اگه بازم شعری نیاز شدسفارش میگیریم